نقد جنگ هکرها اينبار در سان فرانسيسکو | پيش نمايش Watch Dogs 2

نقد 95 جنگ هکر‌ها اين‌بار در سان فرانسيسکو | پيش نمايش Watch Dogs 2

بد نيست مقاله را با يک فلش بک شروع کنيم. جايي که Watch Dogs معرفي شد و به عنوان اصلي‌ترين رقيب GTA، مي‌توانستيم از دور بازي‌اي با همان سبک و سياق را شاهد باشيم. حتي با نوآوري‌هاي بيشتر و برتري‌هايي نسبت به سري قديمي راکستار. با گذشت زمان و انتشار تريلر‌ها و اطلاعات بيشتر از آن، عطش بازيکنان بيشتر شد. حتي افرادي را مي‌شناسم که به خاطر اين بازي، PC خود را قوي‌تر کرده تا با بالاترين کيفيت از آن لذت ببرند. بعد از انتشار اين بازي، عده‌اي نا‌اميد بودند، عده‌اي راضي، عده‌اي عصباني از دست يوبيسافت و تعدادي از گيمران از قبل خود را آماده‌ کرده بودند. انکار نمي‌کنم شخصا با اين بازي سرگرم شدم و لذت بردم، ولي واقعيت امر اين است که کيفيت WD هرگز، حتي نزديک GTA V نبود! و البته هيچ‌وقت آن بازي‌اي که يوبي سافت از آن مي‌گفت هم نشد. از آن زمان به بعد ديدگاه‌ها به طور کلي نسبت به يوبي سافت عوض شد. ديگر کمتر بازيکني دل به تريلر‌ها و تبليغات يوبي سافت مي‌بست. حداقل بازيکنان با تجربه مي‌دانستند بايد خود را براي يک هايپ پوشالي ديگر آماده کنند. حالا نسخه‌ي دوم Watch Dogs دارد کم کم راهي بازار مي‌شود. کم‌تر از دو ماه تا انتشار آن مانده و ديگر حرفي از رقابت با GTA نيست. حالا اصلا GTA‌اي در حال انتشار نيست که بخواهد WD2 را به چالش بکشد. Watch Dogs 2 اين بار تنهاست و بايد بدون رقابت با بازي‌هايي نظير GTA، خود را ثابت کند.

با وجود نا‌اميد‌کننده بودن نسخه‌ي اول Watch Dogs، از نظر فروش توانست يوبي سافت را قانع کند تا به فکر نسخه‌اي ديگر باشد و احتمالا WD هم مثل Assassin’s Creed، Splinter Cell و … تبديل به فرانچايزي طولاني مدت شود. WD2 قرار بود با چشمي باز ساخته شود و با خواندن انتقادات، نظرات و باز‌خور‌د‌هاي کاربران، ضعف‌هاي قبل پوشانده شود. البته نبايد خيلي به قول و قرار‌هاي يوبي سافت اعتماد کرد ولي خب حداقل اين چيزي است که گفته‌اند. تغييراتي در مکانيک گيم پلي، شخصيت‌ها و حتي رانندگي را شاهد خواهيم بود که در ادامه به طور مفصل در‌موردشان صحبت مي‌کنيم.

مارکس هالووي در کنار دو تن از اعضاي گروهش.

ديگر خبري از Aiden Pearce و ماجراهاي او نيست. اين بار شما جواني سياه پوست به نام Marcus Halloway را کنترل خواهيد کرد. و اين بار شيکاگو، شهري نيست که بايد در آن به ماجراجويي بپردازيد. پس شيکاگو را فراموش کرده و خود را براي سان فرانسيسکو آماده کنيد. بعد از شيکاگو، حالا نوبت به سان فرانسيسکو رسيده تا يک ناجي آن را از دست سيستم ctOS نجات دهد و مارکس همان ناجي است! و اما مارکس کيست؟ مارکس هالووي يک هکر باهوش و جوان با 24 سال سن و متولد اوکلند کاليفرنيا است که صدا‌پيشگي آن را Ruffin Prentiss بر عهده خواهد داشت. از مارکس با نام مستعار Retr0 نيز ياد مي‌شود. اين مهندس کامپيوتر، در کودکي متهم به جرمي مي‌شود که انجام نداده است. در سن جواني DedSec ( گروهي هکر ) هالووي را استخدام کرده و در مورد جرائمي که Blume ( سازندگان ctOS ) با استفاده از ctOS مرتکب مي‌شوند، او را مطلع مي‌سازد. DedSec خيلي خوب فهميد که مارکس همان کسي است که مي‌تواند به آن‌ها کمک کند تا سان فرانسيسکو را تغيير دهند. اتفاقات بازي بعد از نسخه‌ي اول روي مي‌دهند، جايي که نسخه‌ي جديد‌تري از ctOS به نام ctOS 2.0 خشم رهبر DedSec را بر‌مي‌انگيزد. کسي که رسما اعلام جنگ به Blume در سان فرانسيسکو مي‌دهد. هدف بازيکن بر‌ملا کردن نقشه‌هاي Blume با ctOS است. و اما ctOS چيست؟ يک سيستم نظارت روي مردم که تمام اطلاعات شخصي آن‌ها اعم از سن، شغل و حتي اطلاعات خانوادگي آن‌ها با استفاده از اين سيستم قابل رويت است. اگر نسخه‌ي اول را بازي کرده باشيد به اين که ايدن ctOS را نابود کرد واقف هستيد. نسخه‌ي جديد اين سيستم قابليت‌هايي دارد که آن‌را بهتر از چيزي که قبلا بود، مي‌کند. تلفن مردم زنگ مي‌زند بدون دليل! از طريق اسمارت فون‌ها مي‌توان مبلغي را انتقال داد. نسخه‌ي ارتقا يافته‌ي ctOS به شما اجازه مي‌دهد که مبلغ را مستقيما به حساب بانکي هالووي واريز کنيد بدون اين‌که به دستگاه خود پرداز نياز داشته باشيد. مي‌توانيد مدرک جرم تقلبي در مورد NPC‌ها ساخته و آپلود کنيد تا تحت تعقيب پليس قرار بگيرند. اين سيستم ويژگي‌هاي ديگري هم دارد که مطمئنا بعد از انتشار بازي آن‌ها را تجربه خواهيد کرد.

دوستان مارکس در کنار مهارت بالايي که در کارشان دارند، باحال هم هستند!

اگر از طرفداران WD باشيد احتمالا دلتان براي شخصيت‌هايي مثل T-Bone و Aiden تنگ مي‌شود. حتي Clara! اين را هم قبول دارم هالووي ابهتي که ايدن داشت را ندارد. شخصيتي شوخ طبع با پوست سياه رنگ در مقابل يک مرد سفيد پوست و خوش قيافه‌ي خشک! اين‌جا ديگر سليقه است که حکم مي‌کند. مقايسه‌ي مارکس و ايدن، سواي رنگ پوست شايد مثل مقايسه‌ي اتزيو و کانر از فرانچايز AC باشد. اولي گاهي خنده را به لبانتان هديه مي‌کند و پتانسيل اين را دارد که تسليم احساسات شود. ديگري شخصيتي زمخت است که کلا با احساسات ميانه‌اي ندارد. حتي وقتي ايدن از خواهر و خواهر‌زاده‌اش خداحافظي مي‌کرد، آن‌طور که بايد و شايد احساساتي از خود بروز نداد و به عبارت ساده‌ي “متاسفم” بسنده کرد. از لا‌به‌لاي حرف‌هاي خواهرش مي‌توان به اين موضوع پي برد که ايدن از کودکي، پسر با احساسي نبوده و هرگز جواب علاقه‌ي خواهرش را نداده است. به هر حال برگرديم سر شخصيت مارکس که بر‌عکس است. از کودکي مارکس اطلاعات زيادي در دسترس نيست ولي چيزي که مشخص است، مثل ايدن نخواهد بود. مثل مارکس، بقيه‌ي دوستان او هم چنين ويژگي‌هايي دارند. خوشگذران و هميشه‌ي آماده‌ي تفريح و البته ماهر در کار خود! اين که سير داستاني بازي بايد چگونه پيموده شود مطمئنا نکته‌ي مهمي است که يوبي سافت به خوبي به آن واقف است. معمولا يوبي سافت ايده‌ها و داستان‌هاي خوبي در چنته دارد ولي در پايان در بخش گيم پلي و به خصوص گرافيک، کم مي‌آورد.

نقشه‌ي سان فرانسيسکو دو‌برابر شيکاگو خواهد بود و ضمنا با محيطي متفاوت سر‌وکار خواهيد داشت. به طور کلي از يوبي سافت انتظار انقلاب در گيم پلي نداشته باشيد. به طور حتم تغييرات مثبتي در گيم پلي روي داده و همين هم شايد براي لذت بردن کافي باشد. يکي از مهم ترين تحولاتي که در Watch Dogs 2 وعده داده شده، بهبود سيستم رانندگي است. کنترل خودرو در نسخه‌ي قبل، خصوصا موقع تعقيب و گريز، کار سختي بود. اين همان مشکلي است که بايد حل شود. با تغييراتي که در اين سيستم روي داده و اضافه شدن کادر Ubisoft Reflections، احتمالا تسلط بهتري روي خودرو خواهيد داشت. Ubisoft Reflections همان تيم سازنده‌ي سري Driver است. مخفي کاري مي‌تواند نقش مهمي را در انجام عمليات‌ها ايفا کند. به شما اجازه‌ي حمل سلاح‌هاي مختلف گرم و سرد داده مي‌شود. حتي مي‌توانيد با هک، از شر دشمنان خلاص شويد اما اين امکان هم وجود دارد که بدون خون‌ ريزي، کارتان را پيش ببريد. نه تنها اين ويژگي، کلا اصول گيم پلي WD شباهت زيادي به AC دارند. سيستم هک کردن دقيقا مثل جيب زدن در AC است. در اين که گاها موقع رانندگي عجله داريد و بايد در کمتر از چند ثانيه کار خود را انجام دهيد، شکي نيست ولي اين موضوع، سادگي هک کردن تا اين اندازه را توجيه نمي‌کند. در WD2 هم مثل قبل، هک کردن مي‌تواند چند برابر کاربردي‌تر از اسلحه باشد. مواردي مثل کشتن دشمن با برق و يا رها کردن يک جسم سنگين و فرود آمدن آن روي يک خلافکار نگون‌بخت از جمله استفاده‌هاي سيستم هک در بخش اکشن Watch Dogs 2 خواهد بود. نفوذ به اسمارت فون‌هاي افراد مختلف و ساخت پرونده عليه آن‌ها، پليس را به سمتشان کشانده و تبديل به يک هدف تحت تعقيب پليس و يا به اصطلاح Wanted مي‌شوند. مبلغ محدودي هم مي‌تواند از حساب NPC‌ها به حساب خودتان واريز کنيد. با هک کردن مي‌توانيد جهت حرکت ماشين‌ها را تغيير دهيد، خصوصا وقتي تحت تعقيب پليس هستيد با اين ويژگي مي‌توانيد سبب تصادف پليس‌ها شويد. خب اين همان چيزي است که در نسخه‌ي قبلي توانايي آن را داشتيم حالا همين ويژگي در WD2 گسترش يافته و مي‌توانيد ماشين را به هر مسيري که مي‌خواهيد هدايت کنيد. وسيله‌ي ديگري که به Watch Dogs 2 اضافه شده پهباد است. در هر زمان مي‌توانيد از پهباد استفاده کنيد و وسايل الکتريکي يا موبايل افراد را هک کنيد. پهباد موقعي مورد استفاده قرار مي‌گيرد که نمي‌خواهيد به خودتان زحمت بديد و در نزديکي کسي يا چيزي که مي‌خواهيد هکش کنيد، ديده شويد. پهباد به منظور شناسايي منطقه هم به کار برده مي‌شود. البته پهباد هم مي‌تواند ديده شده و نابود شود. ارتقا يافتن سيستم هک به علاوه‌ي اضافه شدن مکانيزم‌هاي ديگر مي‌تواند تا حدودي عدم يک‌نواختي بازي را فراهم کند. ديدن يک سري از اطلاعات NPC‌ها هم از ديگر موارد استفاده‌ي هک است که در بخش داستان، سر‌بسته اشاره‌اي به آن کرديم. با فشردن يک دکمه‌ي خاص روي صفحه کليد يا کنترلرتان مي‌توانيد اطلاعاتي در مورد فرد مورد نظر به دست آوريد و اين همان چيزي است که مارکس و دوستانش مي‌خواهند جلوي آن را بگيرند. در کادر مستطيلي که بعد از فشردن دکمه در مقابلتان ظاهر مي‌شود اطلاعاتي شامل نام و نام خانوادگي، شغل و ميزان درآمد و حتي گاهي پيام‌هاي خصوصي‌اش، نمايان مي‌شوند. به دست آوردن اطلاعات افراد براي مارکس مثل آب خوردن است! طبيعتا اين توانايي مارکس هميشه مفيد نيست و بيشتر جنبه‌ي سرگرمي خواهد داشت و مي‌تواند بازي را از يک‌نواختي خارج کند. گاهي پيدا کردن اين اطلاعات شما را وارد يک ماموريت مي‌کند. البته معلوم است که اهميت اين ماموريت‌ها حتي از Side Mission‌ها هم کم‌تر است اما همان‌طور که گفتم، روش خوبيست براي اينکه مزه‌ي تنوع را در بازي بچشيد.

تقريبا همه‌چيز را مي‌توانيد هک کنيد.

Watch Dogs 2 يک بازي جهان آزاد و اکشن است. هک کردن شايد پر‌رنگ‌ترين روش مبارزه باشد اما تنها‌ترين نيست! سلاح‌هاي گرم و سردي که در اختيار بازيکن قرار داده مي‌شود، آزادي عمل کافي را در اختيارتان قرار مي‌دهد تا آن‌طور که مي‌خواهيد بازي را پيش ببريد. سيستم تير‌اندازي ظاهرا مشابه قبل بوده و تغييري ديده نمي‌شود. البته نيازي به تغيير هم نبود چرا که انتقادي از نحوه‌ي تير‌اندازي Watch Dogs نشد. WD با تمام مشکلاتي که داشت ولي در بخش اکشن قابل قبول عمل کرده بود. بخش مخفي‌کاري بازي بيشتر از نسخه‌ي قبل به چشم خواهد آمد. باز‌ هم هک متداول‌ترين و ارزان‌ترين روش خلاصي از شر دشمنان ( حتي به صورت موقت! ) است. مارکس توانايي کشتن از پشت سر را هم دارد. فقط کافي است فضايي که لازم است را در اختيارش قرار دهيد تا مثل ديگر شخصيت‌هاي بازي‌هاي يوبي سافت، کار خود را به نحو احسن انجام دهد. در يک کلام بايد گفت ايدن خوب بود ولي مارکس فوق‌ العاده است! سلاح سردي که دارد براي کشتن افراد، آن‌هم بدون صدا کمک زيادي به وي مي‌کند. پس مي‌توانيد از پشت سر به دشمن نزديک شده و بدون اين که کسي متوجه شود کارش را يکسره کنيد. اگر ديده شويد بازي تايم محدودي در اختيارتان قرار مي‌دهد تا بتوانيد دشمن را قبل از اين‌که سر و صدا به پا کنيد خفه کنيد. منظور از تايم محدود فقط چند لحظه است و به شرطي مي‌توانيد از پس اين‌کار بر‌بياييد که به او نزديک باشيد. اگر ديده شويد هم زنجير و مهارت‌هاي هالووي مي‌توانند به کمکتان بيايند. فقط کافي است سلامتي کافي را داشته باشيد و بتوانيد به پليس، خلاف‌کار و يا هر دشمن ديگر نزديک شويد. براي سهولت کار، در نسخه‌ي قبلي مي‌توانستيد از صدا خفه کن استفاده کنيد. وسيله‌اي که سبب مي‌شود صداي اسلحه‌ي شما به شکل چشمگيري کاهش پيدا کند. در تريلر‌هاي منتشر شده از WD2 هنوز چنين چيزي ديده نشده ولي احتمالا در بازي گنجانده خواهد شد. Stun-Gun ديگر وسيله‌اي است که براي عاشقان مخفي‌کاري مطمئنا جذاب خواهد بود. اين نوع سلاح را در بازي‌هاي ديگر هم ديده‌ايم. همان سلاحي که دشمن را بيهوش مي‌کند و فرصت کافي را در اختيارتان قرار مي‌دهد بدون اين‌که سر و صدا به پا شود. طبق گفته‌هاي يوبي سافت، مي‌توان بازي را بدون کشتن حتي يک نفر به پايان رساند. اين نقل قول شايد بيشتر شبيه به يک اغراق باشد ولي کاملا مشخص است اين همه المنت‌ مخفي کاري به منظور افزايش کاربرد مخفي‌کاري، به بازي اضافه شده‌اند. تجربه‌ي Stealth يوبي سافت از بازي‌هايي مثل Assassin’s Creed، Splinter Cell و Ghost Recon مي‌تواند به کمکشان بيايد. وقتي به بازي نگاه مي‌کنيم هم دقيقا اين تجربه ملموس است. مبارزات پر‌سر و صدا هم در Watch Dogs 2 لذت‌هاي خاص خود را دارند. به نظر مي‌رسد تغيير چنداني در اين نوع جنگ‌هاي خياباني شاهد نباشيم. سيستم کاور‌گيري مثل نسخه‌ي قبل، بي نقص است و تغيير داده نشده است. بهتر است بگوييم يوبي سافت لازم نديده تغييري در اين زمينه ايجاد کند. علاوه‌ بر سلاح‌هايتان، مواد منفجره نيز نقش مهمي را در بازي ايفا خواهند کرد. تغيير سنگر هم مثل نسخه‌ي قبل با يک دکمه و خيلي سريع انجام مي‌گيرد. به نظر مي‌رسد سلامتي مارکس زود‌تر از ايدن تمام مي‌شود و اين برايتان در نبرد‌ها، چالشي شيرين خواهد بود. البته خريد ضد‌گلوله مي‌تواند اين سختي را تا حدودي برايتان آسان کند. اگر‌چه هنوز در تريلر‌ها صحبتي از ضد‌گلوله نشده، ولي فکر نمي‌کنم سازندگان چنين چيزي را از قلم بيندازند! اگر ويژگي‌هاي شوتر اين بازي هم مثل عنواني چون The Division باشد که احتمالا به همين شکل هم خواهد بود، مي‌توان مشکلات ريز و درشتي را در اين زمينه پيدا کرد. در Watch Dogs 2 کمي بايد ريز‌بين‌تر باشيد و با‌برنامه‌تر قدم به ميدان مبارزه بگذاريد. پهبادي که در اختيار داريد وسيله‌ي مناسبي براي شناسايي منطقه است. بايد قبل از استارت زدن مبارزه مکان دشمنان و نوع مهماتشان را بشناسيد. بهتر است ماشيني هم همان نزديکي پيدا کنيد تا در صورت لزوم پا به فرار بگذاريد. با توجه به سخت‌تر شدن مبارزات، احتمالا شما‌ هم مخفي‌کاري را ترجيح دهيد.

قطعا کنترل بد ماشين و موتور را مي‌توان به عنوان يکي از بزرگترين مشکلات نسخه‌ي اول نام برد. و از قضا، يوبي سافت هم فيد‌بک‌هاي زيادي از اين مشکل دريافت کرده است. به لطف تيم سازنده‌ي سري Driver، قرار است از رانندگي در Watch Dogs 2 لذت ببريم. در تعقيب و گريز‌ها، مشکلي با رانندگي نخواهيد داشت. شايد تصادف کنيد يا متوقف شويد، ولي مسئوليتش با خودتان است چرا که يوبي سافت قول داده اين مشکل حل مي‌شود. اگر واقعا بتوانند اين نقطه‌ ضعف را از بين ببرند اميد‌وارانه‌تر مي‌توان به چشم يک بازي Open World جذاب به Watch Dogs 2 نگاه کرد. به محض اين‌که پشت فرمان يک وسيله‌ي نقليه بشينيد، تفاوت بين هندلينگ دو نسخه را درک مي‌کنيد. به طور کلي مکانيک رانندگي تغيير کرده و علاقه‌ي شما را به رانندگي از بين نمي‌برد. شتاب‌ ماشين‌ها متفاوت بوده و روي پيچ‌ هم مي‌توانيد شتاب بگيريد و حتي با سرعت زياد، بپيچيد. هر ماشيني که سوار مي‌شويد مجهز به توربو است. اگر به سرعت ماشين راضي نيستيد يا از آن دسته بازيکناني هستيد که دوست ندارند زياد در شهر بچرخند و مي‌خواهند هر‌چه سريع‌تر به مقصد برسند، استفاده از توربو به شدت توصيه مي‌شود. ضمنا مارکس مي‌تواند حين رانندگي، از سلاح‌ خود براي شليک کردن استفاده کند.

با بهبود يافتن سيستم هندلينگ ماشين، طعم واقعي تعقيب و گريز را بچشيد!

در Watch Dogs يکي از دلايل تکراري شدن بازي، نبود هيچ‌گونه تنوع هنگام گشت و گذار در شهر بود. البته گاهي ماموريت‌هايي دريافت مي‌کرديد که به مرور زمان تکراري مي‌شدند و چيزي متفاوت مي‌خواستيد. Watch Dogs 2 سعي مي‌کند اين مشکل را حل کند. اضافه شدن Side Activity‌هاي مختلف باعث مي‌شود در محيط بازي حوصلتان سر نرود. با استفاده از سيستم هک مي‌توانيد ترافيک درست کنيد و خودتان نظاره‌گر باشيد، گنگ‌ها يا پليس‌ها را به جان NPC‌ها بيندازيد، از پهبادي که داريد براي حل کردن معما‌ها و هک کردن مکان‌هاي مختلف استفاده کنيد و حتي با مردم برقصيد. محيط بزرگ‌تر و زنده‌تر بازي نسبت به نسخه‌ي قبل هم يکي ديگر از عوامل جذابيت WD2 خواهد بود. در طول بازي چالش و يا ماموريت‌هاي جانبي‌اي پيدا مي‌کنيد که انجام آن‌ها خالي از لطف نيست. اين چالش و ماموريت‌ها مي‌توانند توسط مردم شهر به شما داده شوند يا با هک کردن گوشي‌هاي هوشمند مردم شهر، آن‌ها را به دست آوريد. مردمي با خواسته‌هاي غير‌معمول سر راه شما سبز مي‌شوند و هيجان را بهتان هديه مي‌کنند. با دنبال کردن سيگنال‌هاي الکتريکي‌اي که در شهر پيدا مي‌شود نيز مي‌توانيد به چيز‌هاي ارزشمندي برسيد. با پهبادي که در اختيار داريد حتي مي‌توانيد حيات وحش سان فرانسيسکو را از نزديک ببينيد. مارکس مي‌تواند مردم عصباني خيابان را آرام کند. مي‌توانيد به آن‌ها توهين کنيد و يا حتي به آن‌ها ابراز علاقه کنيد و به آغوش بکشيد. اين‌ها همه کار‌هايي است که مارکس انجام مي‌دهد و ايدن نمي‌داد. در واقع تا اين حد اجتماعي بودن اصلا با شخصيت ايدن همخواني نداشت و شايد حالا مي‌توان يک دليل منطقي براي خلق شخصيت مارکس پيدا کرد. مارکس مي‌تواند با هر‌کس در شهر رفتاري مثبت يا منفي داشته باشد. بديهي است که ظاهر WD2 شباهت بيشتري به زندگي واقعي دارد تا WD. و همين‌طور مارکس شباهت بيشتري به يک انسان واقعي دارد تا ايدن. بعيد است اين ويژگي‌هاي اضافه شده حتي از نظر تئوري، زائد باشند ولي اگر اين‌طور فکر مي‌کنيد، بهتر است زود قضاوت نکنيد. وقتي در شهر مي‌گرديد هر اتفاقي را ممکن است ببينيد. حتي دعواي يک زن وشوهر! اگر Watch Dogs 2 را يک فيلم فرض کنيم، نبايد از جنبه‌هاي کمدي آن غافل شد. حتي رفتار خود شخصيت مارکس هالووي هم شباهتي که بازيگران نقش کمدي دارد.

سيستم پارکور بازي بهبود و افزايش يافته است. مطمئنا به خاطر داريد که ايدن هر‌چقدر هم خوب مي‌دويد، ولي هيچ‌وقت نمي‌توانستيم کنترل صد در صد روي او داشته باشيم. سيستم دويدن و پارکور هم مثل رانندگي مشکلاتي داشت که حالا قرار است به لطف مارکس اين مشکلات حل شوند. اول اين‌که مارکس نه تنها سريع‌تر از ايدن است، بلکه توانايي‌هاي پارکور بيشتري هم دارد که در کنار بهبود يافتن سيستم کنترل، مي‌تواند به خوبي از هر مهلکه‌اي قسر در برود و يا سريع‌تر به مقصد مورد نظر برسد. سيستم دويدن کلا در بازي‌هاي اخير يوبي سافت بي نقص نبوده و معمولا با مشکلاتي همراه بوده است. اگر Watch Dogs 2 بتواند اين مشکل را بپوشاند مطمئنا دستاوردي نه تنها براي خود بازي، بلکه براي کل يوبي سافت و بازي‌هاي آينده‌اش خواهد بود. ايدن پيرس مي‌توانست لباس بخرد ولي همه‌ي لباس‌ها دقيقا يک تيپ را به او مي‌بخشيد و تنها تفاوت لباس‌ها در رنگ و لوگو و برخي جزئيات کم‌اهميت بود. اگر بخواهيم سيستم لباس خريدن مارکس را تشبيه کنيم، GTA گزينه‌ي مناسبي است. در Watch Dogs 2 خيلي آزادانه‌تر لباس مي‌پوشيد و ميل با خودتان است که چه شلواري را با چه پيرهني سِت کنيد. مي‌توانيد مسخره‌ترين و يا شيک‌ترين ترکيب‌ها را تن مارکس کنيد و در شهر بچرخيد. شايد لباسي که مي‌پوشيد واقعا زيبا نباشد اما حداقل مي‌دانيد که اختيار انتخاب آن دست خودتان بوده است و حالا مي‌توان به چشم يک تيپ منحصر به فرد به آن نگاه کرد. شخصي‌سازي تنها به لباس‌ها خلاصه نمي‌شود. شما حتي مي‌توانيد اسلحه‌هاي خود را هم شخصي‌سازي کنيد. انتخاب الگو‌هاي سلاحتان با خودتان است. چيزي که Watch Dogs نداشت، قايق‌هاي بادباني بود. با مارکس حالا مي‌توانيد سوار قايق‌هاي بادباني شود. شرايط جوي به خصوص جهت باد روي کنترل اين سري قايق‌ها تاثير مستقيم دارد. اگر AC IV Black Flag را بازي کرده باشيد، پس مي‌دانيد نحوه‌ي کار چگونه است. و اما مي‌رسيم به سگ‌هاي سان فرانسيکو! اين سگ‌ها که کمتر راجع بهشان صحبت شده و در کل شهر پراکنده‌اند، طبيعتا به محبت احتياج دارند! شما مي‌توانيد سگ‌ها را نواش کنيد. البته اين موضوع تاثيري روي روند بازي ندارد. بر‌خلاف بازي‌اي مثل MGS V PP، سگ‌ها نه برايتان سودي دارند و نه خطري. شايد در نسخه‌ي سوم، اين شرايط تغيير کند ولي در نسخه‌اي که قرار است به زودي روي پلتفرمتان بازي کنيد، سگ‌ها عملا موجوداتي خنثي هستند. اگر مي‌خواهيد مهارتي را به دست بياوريد بايد مقداري امتياز کاوش براي آن خرج کنيد. مهارت‌ها مطمئنا هم براي سهولت و هم براي لذت بيشتر از بازي نقش اساسي خواهند داشت. جمع‌آوري پيرو، يکي از بهترين روش‌هاي ياد‌‌گيري مهارت خواهد بود. بازي داراي صحنه‌هاي برهنگي، الفاظ بد و طبيعتا خشونت است. به همين دليل بهتر است افرادي که زير 15 سال سن دارند، به دنبال بازي‌هاي ديگر بروند. همچنين اين بازي براي افراد کم‌سن و سال مي‌تواند الگوي نامناسبي باشد و آن‌ها را به سمت برهنگي، خشونت و حتي مواد مخدر بکشاند. Watch Dogs 2 قرار است در بخش چند‌نفره هم يک بازي ايده‌آل باشد. مي‌توانيد در بخش چند‌نفره بازيکنان را به بازي دعوت کنيد و ماموريت‌ها را با همکاري هم به پايان برسانيد. در حين بازي ممکن است دو بازيکن را ببينيد که دارند با‌هم مي‌جنگند يا کورس مي‌گذارند. شايد اين شما را وسوسه کند که به آن‌ها ملحق شويد.

يکي از سرگرمي‌هاي شيطاني مارکس، ساخت پرونده‌ي جعلي و آپلود آن است. با اين کار مي‌توانيد يک شخص را به يک هدف تحت تعقيب براي پليس‌ها يا گنگ‌ها کنيد.

يوبي سافت قبول دارد که گرافيک Watch Dogs در تريلرهاي E3 دانگريد شده بوده و اين اتفاق را براي Watch Dogs 2 تکرار نخواهد کرد. معمولا بيشترين جايي که بازي‌هاي يوبي سافت در آن مي‌لنگند، گرافيک است. از باگ‌ها و افت فريم‌هاي وحشتناک که بگذريم، مي‌رسيم به بي دقتي يا شايد‌ ناتواني سازندگان روي جزئيات محيط. شايد‌هم عجول بودنشان براي انتشار بازي! به هر حال انتظار اين است که Watch Dogs 2 چنين مشکلاتي را نداشته باشد. اميدوار هم هستيم که همين‌گونه باشد ولي کسي چه مي‌داند بعد از انتشار بازي قرار است چه انتقاداتي از منتقدان و کاربران را بشنويم؟ با توجه به تريلر‌هايي که ديديم سان فرانسيسکوي Watch Dogs 2 با سان فرانسيسکوي دنياي واقعي مو نمي‌زند. همان محيط، همان جزئيات. بدل شلوغي خيابان‌ها و لوکيشن‌هاي سان فرانسيسکو را مي‌توان در تريلر‌هاي Watch Dogs 2 ديد. رنگ‌پردازي محيط، سان فرانسيسکو را به شهري به مراتب شاد‌تر و زنده‌تر از شيکاگو تبديل خواهد کرد. بزرگي محيط به شما اجازه مي‌دهد تا بيشتر از محيط‌ بازي لذت ببريد. اگر خاطرتان باشد شيکاگو هرگز شهري زنده و پويا نبود. باگ‌هاي بازي را هم که کنار بگذاريم کلا نمي‌توانستيد آن‌طور که بايد و شايد از شيکاگو لذت ببريد. حتي در قياس با ديگر بازي‌هاي يوبي سافت هم شيکاگو، شهر جالبي نبود. اگر شيکاگو را در کنار شهر‌هاي بازي‌اي مثل AC IV Black Flag قرار دهيد به اين موضوع پي مي‌بريد. علاوه بر اين حيات وحش و آسمان خراش‌هاي سان فرانسيسکو در بازي قابل رويت بوده و مشخص است قرار است سان فرانسيسکوي واقعي را در Watch Dogs 2 ببينيم. چنين تعريف‌هايي را قبلا براي The Divison هم شنيده بوديم ولي نه تا اين حد! شايد اين بار واقعا يوبي سافت مي‌خواهد به قول‌هايش عمل کند. تخريب پذيري بازي به نظر قابل قبول است. با هر تصادفي که با خودرويتان انجام مي‌دهيد، بسته بر شدت تصادف ماشين آسيب مي‌بيند. بعد از سقوط ماشين از يک بلندي، جرقه‌هايي روي زمين زده مي‌شود که البته چيز عجيبي نيست. چنين موضوعي نقطه قوت به حساب نمي‌آيد. فراموش نکنيم که در چه دوره‌اي قرار داريم! انفجارات به بهترين نحو طراحي شده‌اند. اين مورد نقطه عطف Watch Dogs هم بود. حالا مهم نيست انفجار با يک ماده‌ي انفجاري باشد يا با هک کردن. مشاهده‌ي منفجر شدن خصوصا ماشين‌ها در Watch Dogs 2 مطمئنا لذت‌بخش خواهد بود. در مورد بقيه‌ي جرئيات مثل آب، خيابان‌ها، چمن و غيره هم بهتر است بعد از انتشار بازي صحبت کنيم چرا که از الان نمي‌توان نظر قطعي داد. يادتان باشد در‌مورد محصول يوبي سافت صحبت مي‌کنيم!

سان فرانسيسکو‌ي Watch Dogs 2 شباهت زيادي به واقعيت دارد.

به ضرس قاطع يوبي سافت از Watch Dogs 2 انتظاري کمتر از Watch Dogs ندارد. حداقل از نظر فروش! از اين طرف هم عده‌اي از بازيکنان يوبي سافت را تمام شده مي‌دانند و برخي هنوز به آن اميدوارند. بماند آن دسته‌اي که کلا طرفدار بازي‌هاي اين کمپاني هستند و با تک تک بازي‌هايش زندگي مي‌کنند. Watch Dogs يک بازي پر‌ادعا بود ولي هرگز نتوانست حتي شبحي از آن چيزي که انتظار مي‌رفت باشد. شخصا انتظار ندارم Watch Dogs 2 يک انقلاب باشد، نه! فقط انتظار دارم وعده‌هايي که از سوي سازندگان داده شده، عملي شوند. شايد فکر کنيد که داريد نوشته‌ي يک يوبي سافت هِيتر را مي‌خوانيد! ولي واقعا اين‌طور نيست. يادم است 2K Games هم سر Mafia II وعده‌هاي پوچ زيادي داد ولي به چشم نيامد چرا؟ چون توانست چيز‌هاي ضروري بازي را به بهترين نحو طراحي کند. اما مشکلات Watch Dogs کم نبود. يوبي سافت با بهبود مشکلاتي که در نسخه‌ي قبل تو ذوق مي‌زدند مي‌تواند Watch Dogs 2 را آن‌طور که طرفداران انتظار دارند بسازد. نکته‌ي مثبت اين‌جاست که مي‌داند مشکلات کجا بوده‌اند و قول بر رفع کردن آن‌ها داده است. هيچ‌کس به عنوان يک کاربر بازي‌هاي ويدئويي دوست ندارد شکست بازي‌اي با چنين پتانسيل قوي‌اي را ببيند. هر قدر بيشتر تريلر‌هاي Watch Dogs 2 را ببينيد عطشتان براي بازي کردن بيشتر مي‌شود و هر قدر به 25 آبان نزديک‌تر مي‌شويم، هيجان‌ها بيشتر مي‌شوند. تغييراتي مثبتي که در آپشن هک کردن ايجاد شده نويد يک بازي موفق را مي‌دهد. سيستم هندلينگ ماشين‌ها بهتر شده تا تعقيب و گريز‌ها به کاممان شيرين‌تر شود، بخش مالتي‌پلير گسترده‌تر شده تا وقت بيشتري از ما بگيرد و تاريخ انتشار نزديک‌تر شده تا انتظاراتمان را به پايان برساند.