پيش نمايشي بر بازي Death Stranding

پيش نمايشي بر بازيDeath Stranding

بالاخره پس از آن جدايي نفرين شده، بازيساز محبوب صنعت گيم يعني هيدئو کوجيما توانست استوديوي خود را از نو بسازد و شروعي تازه داشته باشد. در اين مدت همه بازيبازان جهان بي صبرانه منتظر انتشار اخباري از جديد ترين ساخته هيدئو کوجيما بودند. اما کسي نمي دانست که انتشار اولين اخبار و تريلر ها از بازي جديد مثل چشاندن قطره اي آب به انسان تشنه است و فقط و فقط تشنگي و عطش او را براي يافتن آب بيشتر مي کند. بدون شک اين شيوه و منش کوجيماست که هميشه با هايپ کردن هاي کمر شکن و رمز و راز هاي عجيب و غريب بازيبازان را براي آثار خود تشنه مي کند. عده اي از اين کار ها ناراضي اند و معتقد اند نبايد به آن ها اهميت زيادي داد. عده اي هم همچون من عقيده دارند دنبال کردن اين معما ها سرگرمي بسيار جالبي است. در هر صورت زياده روي در هر کاري بد است و حتي براي هايپ شدن هم بايد حد و مرزي قائل شد. به همين دليل ار شما تقاضا داريم هنگام خواندن اين مقاله همه ي جوانب را در نظر بگيريد و بيخود و بيهوده تحت تاثير آثار قوي و عجيب اين بازي قرار نگيريد. يادتان باشد Death Stranding مي تواند بازي بسيار عالي اي باشد اما نبايد در حق آن غلو کرد. زيرا که اين کار هم ساده لوحانه است و هم بر خلاف تصور احتمالي ارزش اثر پايين مي آورد. در ادامه سعي داريم تحليلي داشته باشيم بر تريلر هايي که از اين عنوان منتشر شده و ببينيم چه جزئيات و چه چيز هاي مختلفي در آن ها وجود داشته که از چشم ما در رفته اند.

درون اين ذهن چه مي گذرد؟

جهان بيني از درون يک دانه ي شن؟

خب دوستان بهتر است در ابتداي کار به سراغ بررسي اولين تريلر برويم و ببينيم اولين دفعه اي که آن را ديديم چه بخش هايي را از دست داديم و به آن ها دقتي نداشته ايم.
درست در اواخر کنفرانس سوني در اي 3 سال 2016 بود که هيديو کوجيما بر روي سن ظاهر شد و با انگليسي دست و پا شکسته و لهجه عجيب و غير قابل فهم اش (!) بازي جديد خود را معرفي کرد و حضار را به ديدن اولين تريلر از اثر جديد دعوت نمود.

اولين نکته اي که خودنمايي مي کند آغاز شدن تريلر با دو بيت شعر است. اين اشعار از مجموعه “Auguries of Innocence” انتخاب شده اند. اين مجموعه اثر شاعر و هنرمند انگليسي يعني “ويليام بليک” است که در قرن هجدهم مي زيسته.

اين اشعار از مجموعه “Auguries of Innocence” انتخاب شده اند. اين مجموعه اثر شاعر و هنرمند انگليسي يعني “ويليام بليک” است که در قرن هجدهم مي زيسته.

براي آن که دنيايي را در دانه اي شن و بهشتي را در يک گل وحشي ببيني، جاودانگي را در دستان خود نگاه دار و ابديت را در لحظه اي جاي ده.

مفهومي که از اين دو بيت برداشت مي شود مي تواند اين گونه باشد که: گاه مي توان اتفاقات بزرگ و شگفت انگيز را از چيز هاي بسيار کوچک و ساده انتظار داشت و مي شود دنيايي بزرگ را در يک دانه ي کوچک شن نظاره گر بود. همانطور که مي شود از زيبايي يک گل وحشي به وجود بهشت پي برد. ديدن عظمت يک دنيا در دانه اي شن يعني دانايي و آگاهي يافتن از وجود دنيايي بزرگ بوسيله يک ذره کوچک که عضوي ناچيز از کائنات است.

ويليام بليک، شاعر و هنرمند انگليسي

حال سوال اينجاست که اين شعر چه ارتباطي مي تواند با اين تريلر و بازي جديد کوجيما داشته باشد؟ در پاسخ بايد گفت اطلاعات ما اکنون بسيار اندک است اما با توجه به اتفاقاتي که در تريلر رخ داد يکي از حدس هايي که مي توان زد اين است که کوجيما قصد داشته کودک را با دانه اي شن توصيف کند. در ادامه خواهيم ديد که “نورمن ريداس” کودک را از دست مي دهد. شايد از دست دادن کودک به معني از دست رفتن بينش عميقي باشد که بوسيله آن انسان قادر است به وجود جهان هاي بزرگتر پي ببرد. از دست دادن کودک همچنين مي تواند به معني از بين رفتن آگاهي و دانايي انسان باشد. چيزي که واضح است اين است که فعلا بايد به همين تعابير و معاني قناعت کنيم تا در آينده با ديدن و شنيدن چيز هاي بيشتري از بازي بتوانيم به راز هاي نهفته در اين ابيات و ارتباطشان با بازي پي ببريم.

استخوان ها و افکتي عجيب

در ادامه تريلر آغاز مي شود و در ابتداي آن با شن هاي ساحل مواجه مي شويم. اولين چيزي که خودنمايي مي کند اسکلت هاي جانوران است که بر روي شن هاي ساحل ديده مي شود. جانوراني که ظاهرا سال ها پيش در اين مکان نابود شده اند و اکنون بقاياي اسکلت آن ها بر روي شن ها ديده مي شود. همينطور مي توان ديد که بسياري تا نيمه درون شن ها فرو رفته اند.

اسکلت جانوران يا دست و پاي يک خرچنگ؟

در همين حين عبارت Sony Interactive Entertainment Presents: بر روي صفحه ظاهر مي شود. اين نوشته ظاهرا نکته خاصي ندارد اما اگر دقت کنيم افکت تکستي که در نمايش آن استفاده شده در واقع همان مايع جوهر مانند سياهرنگ است که در ادامه تريلر خواهيم ديد. اين که آيا استفاده از اين افکت در نوشته هاي بازي صرفا براي زيبايي بيشتر بوده و يا اين که منظور خاصي داشته را نمي توان به طور قطع گفت اما مي دانيم که کوجيما و تيمش روي اين افکت تاکيد خاصي دارند و حتي کوجيما آن را بر روي تيشرت خود نيز به تصوير در آورده. همينطور اگر به پوستر هاي بازي دقت کرده باشيد مي بينيد که اين مايع از برخي از کلمات تشکيل دهنده عبارت Death Stranding سرازير شده و از برخي نه. در صورتي که کلماتي که ازآن ها جوهر سرازير شده را کنار هم بچينيم به عبارت EAT STANDING خواهيم رسيد. همچنين با کنار هم چيدن اين کلمات با شکل هاي گوناگون مي توان به عباراتي چون: EATS TING ، EAT STING ، TANGIEST ، SAINT GET ، SAGE TINT ، AT GET SIN ، TASTE GIN و… رسيد.

اگر به تيشرتي که کوجيما آن را هنگام معرفي بازي جديد به تن کرده دقت کنيم اين افکت عجيب کلمات را خواهيم ديد. اين نشان مي دهد مايعي که سرازير شده نقش بسيار مهمي در بازي دارد.

ماجراي خرچنگ ها

در ادامه موجودات دريايي بيشتري را در تريلر مي بينيم. خرچنگ هاي غول آسايي که بر روي ساحل افتاده اند و بر خلاف اسکلت هاي قبلي بنظر نمي آيد که مدت زيادي از مرگشان گذشته باشد. آن ها همچنين به زير شن ها فرو نرفته اند و پيداست که به تازگي جان داده اند. نکته مرموزي که بيش از همه درمورد اين خرچنگ ها به چشم مي آيد سيم، نخ يا طناب هاي بسيار باريک و سياه رنگي است که از ميان شکم آن ها عبور کرده و بر روي شن ها امتداد دارند. اين طناب هاي باريک درست همانند همان طنابي هستند که در ادامه تريلر نورمن ريداس را به نوزاد متصل کرده. هنوز به درستي نمي دانيم که آيا اين طناب ها نيز از همان نوع و همان جنس هستند و يا اين که با آن متفاوت اند. در هر صورت مي دانيم که نقش مهمي دارند زيرا که صحنه مشابهي از آن ها در آغاز تريلر دوم نيز ديده مي شود. مسئله ديگر اشکال و علامت هاي غير طبيعي اي است که بر روي شکم خرچنگ ها ديده مي شود. وجود اين اشکال ممکن است طبيعي و يا حتي اتفاقي بنظر برسد اما با ادامه يافتن تريلر و مشاهده موجودات دريايي مرده ي بيشتر شايد بشود وجود آن ها را با اين مسئله مرتبط دانست.

وضعيت خرچنگ ها و رشته باريک در اين تصوير کاملا مشخص است. رشته باريک به درون شکم هاي آنان رفته.

مايع سياه و کسي که روي دست هايش راه مي رود!

پس از رد شدن دوربين از موجودات دريايي نوبت به پديده عجيبي مي رسد. در اين لحظه بر روي شن ها شاهد بوجود آمدن جاي دست هايي هستيم که پس از فرو رفتن در شن با همان مايع عجيب و سياه رنگ پر مي شوند. گويا شخصي نامرئي باعث بوجود آمدن اين جاي دست ها شده است. البته در صورتي که پاي يک شخص نامرئي در کار باشد اين سوال مطرح مي شود آيا او روي دست هاي خود راه مي رود؟ البته اين موضوع کمي خنده دار و عجيب است. پس تصور بوجود آمدن رد دست ها توسط شخصي خاص تقريبا رد مي شود. نکته ي اول درباره اين جاي دست ها اين است که از دو دست چپ و راست بوجود مي آيند و فقط با يک دست نيستند. ثانيا اين که دست ها نخست درون شن ها فرو مي رود و جاي آن ها بر روي شن مي ماند و سپس مايع سياهرنگ شروع به ظاهر شدن مي کند. ممکن است اين مايع سياه از دستان نامرئي همان شخصي که وجودش را بعيد دانستيم ترشح شده باشند. اين احتمال نيز وجود دارد که با فرو رفتن دست ها در شن ها، اين مايع از لابه لاي دانه هاي ساحلي که خود مملو از اين مايع است بالا آمده باشد. مثلا هنگامي که در نزديکي دريا کف دستان خود را درون ماسه ها فرو ببريد خواهيد ديد که آب جاي دستتان را پر خواهد کرد. شايد ساحلي که در تريلر ديديم نيز همچون ساحلي که زير ماسه هاي آن مملو از آب است، مملو از اين مايع سياهرنگ باشد وبا فرو رفتن دست ها در ماسه ها مايع سياه پديدار شود. در هر صورت تا زماني که نمايش هاي بيشتري از بازي نديده ايم نمي توانيم در اين رابطه نظري قطعي دهيم.

ردي که توسط شخصي ناشناخته بر روي شن هاي ساحل مي ماند. نکته عجيب در رابطه با آن اين است که پس از فرو رفتن شن ها مايع غليظ و سياه رنگي در آن ظاهر مي شود. رد دست ها به سوي کارکتر نورمن ريداس در حال حرکت است.

نورمن ريداس، اينبار با شمايلي متفاوت

رد دست ها ادامه يافته و در ادامه به مردي مي رسد که بر روي زمين افتاده. در اين جا مي شود چهره بازيگر مشهور هاليوود يعني “نورمن ريداس” را تشخيص داد. نورمن ريداس بازيگر، مدل و هنرمند آمريکايي است که ما ايراني ها بيشتر او را با بازي در سريال محبوب و موفق The Walking Dead مي شناسيم. ريداس پيشتر در بازي لغو شده ي Silent Hills و دموي P.T. با هيديو کوجيما همکاري داشته و اکنون نيز نقش اول بازي جديد استاد را بر عهده گرفته.

نورمن ريداس بازيگر، مدل و هنرمند آمريکايي است که ما ايراني ها بيشتر او را با بازي در سريال محبوب و موفق The Walking Dead مي شناسيم. ريداس پيشتر در بازي لغو شده ي Silent Hills و دموي P.T. با هيديو کوجيما همکاري داشته و اکنون نيز نقش اول بازي جديد استاد را بر عهده گرفته.

در تريلر ما نورمن ريداس (البته منظورمان از به کار بردن نام نورمن ريداس و ساير نام هاي اشخاص واقعي در ادامه، صرفا اشاره به کارکتر ها و نقش هايي است در اين عنوان ايفا مي کنند و بي شک نام واقي آن ها در بازي چيز ديگري خواهد بود.) را ميبينيم که بر روي شن هاي ساحل افتاده و کاملا عريان و برهنه است. او همچنين از ناحيه شکم با طنابي سياه رنگ شبيه به آنچه در اوايل تريلر درون شکم خرچنگ ها ديديم، به يک نوزاد کوچک متصل شده. نوزادي که از اندازه اش مي توان فهميد به تازگي متولد شده. طناب سياهرنگ بنظر شبيه بند ناف است اما به علت رنگ سياهش بيشتر شبيه لوله اي است که انگار همان مايع سياه رنگ و عجيب را از خود عبور مي دهد. نورمن ريداس پس از بهوش آمدن با چهره اي اندوهناک او را در آغوش مي گيرد اما ناگهان نوزاد در دستان او غيب مي شود.

رد دست ها به نورمن مي رسند. در اين قاب کودکي را ميبينيم که به نورمن ريداس متصل شده. آن هم از طريق طنابي سياه رنگ و عجيب. مي توانيد دستبند عجيب و به ظاهر پيشرفته اي را در دست چپ نورمن مشاهده کنيد. همينطور جاي دست ها نيز بر روي پشت و بازوي او به خوبي قابل تشخيص است.

در باره نورمن ريداس و شمايلي که در بازي از او ميبينيم نکات بسياري وجود دارد. اولين مسئله مربوط مي شود به اشکالي که بر روي بدن وي ديده مي شوند. اگر به بدن او دقت کنيد متوجه خواهيد شد جاي دست هاي بسياري بر روي پوست او ديده مي شود. مسئله عجيب اينجاست که آن جاي دست ها بصورت لکه نيستند و درواقع بدن ريداس را پاک کرده اند. بنظر مي رسد که بدن او با همان مايع عجيب پوشيده شده بوده و اکنون توسط اين جاي دست ها تقريبا پاک شده. مسئله ديگر مربوط به دست بندي است که بر روي دست چپ وي ديده مي شود. اين دست بند حالتي عادي نداشته و برقي آبي رنگ بر روي آن ديده مي شود که به آن حالتي ساي فاي گونه و تخيلي داده است. نکته عجيب اينجاست که دستبند فقط به يک دست او بسته شده  دست ديگر آزاد است. از طرفي هيچ نشاني از شکستگي و يا باز شدن فقط در نيمه دوم و آزاد دستبند ديده نمي شود. از اين رو مي توان حدس زد که دستبند از ابتدا دو دست ريداس را نبسته بوده و احتمالا او را به کس و يا چيز ديگري متصل مي کرده. از طرف ديگر کسي به جز نوزاد در آن اطراف ديده نمي شود. نمي توان گفت که او به نوزاد متصل بوده چون ابعاد دستبند با دست هاي کوچک او متناسب نيست مگر اين که او کس ديگري بوده باشد و اکنون به يک نوزاد تغيير شکل داده باشد.

هنگامي که ريداس به سوي نوزاد مي رود تا او را در آغوش بگيرد متوجه مي شويم که رد دست ها به سوي او مي آيند و در همان لحظه به او مي رسند. پس از اين که ريداس کودک را در آغوش مي گيرد کودک غيب مي شود و اين خود نورمن را نيز به تعجب وا ميدارد. او همچنين متوجه مي شود که دست هايش نيز به همان مايعي آغشطه شده که درون رد دست ها مشاهده کرديم. پس از آن دوربين به نماي اول شخص در آمده و رد سياه رنگ همان دست ها را روي پا هاي نرمن ميبينيم که به پايين و به طرف ساحل مي روند اما اين بار اين دست ها متعلق به يک شخص بزرگسال نيست بلکه بسيار کوچک تر است و بيشتر به دست هاي يک نوزاد شبيه است.

کودک ناپديد مي شود و دستان نورمن به ماده سياه آلوده مي شوند.

درباره ناپديد شدن نوزاد مي توان صحبت هاي بسياري کرد و حدس هاي زيادي زد. همه مي دانيم که ماده سياه و تاريکي و چيز هايي از اين قبيل همواره به صورت نمادي از گناه و جرم به تصوير کشيده شده اند. و اين موضوع نيز واضح است که کودک و نوزاد هميشه سبمل پاکي و عصمت است. ناپديد شدن نوزاد شايد بدين معني است که تاريکي درون نورمن باعث  از ميان رفتن او شده و همچنين دست هاي آلوده و سياهرنگ او که به ماده سياه آغشطه است نيز مي تواند اشاره اي باشد به گناهکار بودن نورمن. پس از اين اتفاق شاهد رد دست هاي کوچک هستيم که از روي پا هاي نورمن به سوي ساحل در حرکت اند. ممکن است اين کودک نيز اکنون به يکي از همان اشخاص نامرئي تبديل شده باشد که بر روي دو دست راه مي رود. البته جاي دست ها مي تواند صرفا نماد چيزي باشند و توسط شخص خاصي بوجود نيامده باشند. ضمن اين که آن ها به جاي دست هايي که در بازي Metal Gear Solid 4: Guns of Patriots ديده ايم نيز بي شباهت نيستند.

جاي دست ها در بازي MGS 4 بي شباهت به جاي دست ها در Death Stranding نيستند.

نورمن سپس بلند مي شود و در اين لحظه مي توانيم او را واضح تر ببينيم. مي بينيم که در صورت ريش و سبيل مختصري دارد و موهاي بلندش تا پايين گردنش را پوشانده اند. در اين صحنه دو چيز توجه ها را جلب مي کند. اولي گردنبند عجيب ريداس است که با سيمي فلزي به گردن او آويخته شده. به اين گردنبند شش صفحه فلزي آويخته شده که بنظر مي رسد روي هر يک عبارتي هک شده باشد. البته در تريلر نمي توان چيز بيشتري فهمي اما در پوستر هايي که بعدا توسط کوجيما از بازي پخش شد مي توانيم عبارت نوشته شده بر روي دو عدد از آن ها را تشخيص دهيم.

هر يک از دو المان موجود در اين تصوير داستان مفصلي دارند. گردنبند عجيب نورمن داراي سه کليد است که بر روي آن ها عبارات جالبي ديده مي شود. همينطور جريان خالکوبي روي دست راست او نيز به يک معما تبديل شده.

ماجراي شگفت انگيز گردنبند

طبق چيزي که مشاهده مي کنيم چيز هايي که بر روي گردنبند ريداس مشاهده مي شوند دو معادله فيزيک کوانتم هستند که بر روي کليد اول و کليد سوم ديده مي شوند. بدون شک معدلات ديگري نيز بر روي کليد ها ديگر به چشم مي خورند اما فعلا فقط همين دو معادله را در اختيار داريم.
خب بهتر است ببينيم اين دو معادله دقيقا چه هستند.

اگر به عبارات موجود بر روي گردن بند نورمن ريداس دقت کنيم در خواهيم يافت که آن ها دو فرمول از فيزيک هستند. اولين رابطه شعاع شوارتز شيلد نام داشته و براي اندازه گيري شعاع بخش افق رويداد سياهچاله به کار مي رود. دومين رابطه نيز شکلي از معادله ديراک است که ميزان فشار لازم بر ذرات را مي توان با آن محاسبه کرد.

اولين معادله همانطور که در تصاوير ميبينيد شعاع شوارتزشيلد نام دارد. (وحشت نکنيد! با من تکرار کنيد: شوارتز، شيلد!)

• حالا اين به قول تو “شعاع شوارتز شيلد” دقيقا چيست؟


• اين نام عجيب و غريب متعلق به يک شعاع در فيزيک است که براي سياهچاله ها تعريف شده. بر طبق دانسته هايمان هرجسمي با هر جرمي که در اين شعاع قرار بگيرد در يک نقطه جمع مي شود.
  شوارتز شيلد شعاع اين ناحيه است و هرگاه دانشمندان بخواهند در يک سياهچاله اين ناحيه را بررسي کنند از اين فرمول استفاده مي کنند.
  در اين رابطه r با انديس s همان شعاع شوارتز شيلد بوده و G همان ثابت گرامش خودمان است. m جرم جسم مورد نظر بوده و c که در فرمول توان 2 نيز دارد همان سرعت نور است که هميشه مقدارش سيصد هزار کيلومتر بر ثانيه فرض مي شود.

دومين معادله اما معادله ديراک نام دارد. اين معادله که براي محاسبه تابع موجي ذرات به کار مي رود براي اولين بار توسط پل ديراک پيشنهاد شد. در واقع تفاوت اين معادله با بقيه ي معادلات در زمينه در آن بود که نظريه نسبيت خاص را نيز در نظر مي گرفت و آن را نيز لحاظ مي کرد.

خب حالا ارتباط آن ها با يکديگر و مهمتر از آن با اين بازي چيست؟

مي دانيم که جهان از ذرات تشکيل شده است. و اين را نيز مي دانيم که اين ذرات به دو نوع فرميون ها و بوسون ها (يا همان ذره هيگز) تقسيم بندي مي شوند. در اينجا ما فقط فرميون ها را در نظر ميگيريم و با بقيه کاري نداريم.

ذرات هستي به دو دسته کلي تقسيم بندي مي شوند. فرميون ها و بوزون ها. هر يک از اين دسته ها نيز به بخش هاي کوچک تري تقسيم مي شوند. جالب است بدانيد ذره هيگز که در نمودار بالا مشاهده اش مي کنيد همين دو سه سال پيش کشف شده و توانست جايزه نوبل را براي کاشف خود يعني پيتر هيگز به ارمغان بياورد.

بر طبق اصل طرد پائولي ذرات فرميون نمي توانند در يک زمان در يک مکان باشند. هر چقدر هم که در جهات مخالف به آن ها نيرو وارد شود نمي توان آن ها را در يک زمان در يک مکان جاي داد. اما به هر حال مي توان فشار وارد شده به اين ذرات را تا بيشترين حد ممکن افزايش داد. حال اگر اين فشار را به بيشترين حد ممکن برسانيم يک سياهچاله متولد مي شود.

اصل طرد پائولي مي گويد هيچ يک از ذرات فرميون نمي توانند در يک زمان، در يک مکان خاص جاي بگيرند.

اما ما مي تواني فشار وارد بر ذرات را تا بالاترين حد ممکن افزايش دهيم.

با رسيدن فشار وارده به بالاترين سطح ممکن مي توان يک سياهچاله ايجاد کرد. مي توان گفت که اين دو رابطه براي ساختن يک سياهچاله کافي هستند! سياهچاله ها منجر به ايجاد کرم چاله ها مي شوند و با کرم چاله ها مي شود در زمان و مکان سفر کرد.

• حالا اصلا سياهچاله چي هست؟


• سياهچاله ناحيه اي است که جاذبه ي بسيار بسيار زيادي پيدا کرده و آنقدر قدرتمند است که حتي ذرات الکترومغناطيسي مثل فوتون هاي نور نيز نمي توانند از چنگال آن بگريزند. هر سياهچاله يک ناحيه بسيار تاريک و دايره وار دارد که نام آن را “افق رويداد” يا “Event Horizon” گذاشته اند. افق رويداد در واقع ناحيه اي است که اگر چيزي در آن قرار بگيرد ديگر غير ممکن است که بتواند از آن خارج شود. درست به همين دليل است که اين ناحيه بصورت کاملا تاريک نمايش داده مي شود زيرا که حتي هيچ نوري نيز نمي توان از آن خارج شود و لذا بازتابشي هم در کار نخواهد بود.

حال بايد بدانيم که به شعاع اين ناحيه مي گويند: شعاع شوارتز شيلد. و با اندازه آن با همان فرمولي محاسبه مي شود که پيشتر ذکر کرديم. در واقع اين شعاع نيمي از اندازه قطر اين ناحيه را به ما مي فهماند.
دومين معادله اي که مطرح کرديم نيز يعني مادله ديراک براي محاسبه ي ميزان فشار لازم بر ماده استفاده مي شود.

• حالا همه ي اينا دقيقا چه ربطي به بازي داشت؟


• خب بايد گفت که اگر با ديد گيمري به اين اطلاعات نگاه کنيم خواهيم فهميد که اين معدلات براي سختن يک سياهچاله کاربرد دارند.


• حالا سياهچاله را کجايمان بگذاريم؟ سياهچاله به چه درد مان مي خورد؟


• خب بايد گفت که سياهچاله ها مي توانند تحت شرايطي به کرم چاله ها تبديل شوند و سپس…


• وايسا بابا. پياده شو با هم بريم!! کرم چاله ديگه چه صيغه ايه؟!!


• سياهچاله محلي است که جاذبه بي نهايت زيادي دارد و مي تواند هر چيزي را به درون خود کشيده و زنداني کند. اما کرم چاله ها در واقع تونل هايي هستند که مي توان از طريق آن ها با سرعت بسيار زيادي فواصل بسيار بسيار زياد را طي کرد. و در صورتي که سياهچاله به کرم چاله تبديل بشود مي توان با آن جابجايي هاي بسيار بسيار سريع انجام داد. خيال کرده ايد اين همه Fast Travel ي که در بازي ها انجام مي دهيد چگونه انجام مي شود؟!! البته بايد به بزرگترين تفاوت ميان کرم چاله ها و سياهچاله ها نيز اشاره کنم و آن هم اين است که وجود سياهچاله ها کاملا اثبات شده اما وجود کرم چاله ها هنوز در حد تئوري و فرضيه است.


• پس يعني در Death Stranding قرار است…


• به احتمال زياد آري. قرار است با ساختن سياهچاله ها و سفر هاي بسيار سريع در زمان و مکان سر و کار داشته باشيم.

حال اگر نظريه جابجا شدن کودک در دو تريلر را درست فرض کنيم (در اين باره در ادامه مفصل بحث کرده ايم) مي توان گفت که شايد اين جابجايي نمونه اي از همين ويژگي بازي باشد. و حتي تفاوت هاي زماني اي که ميان بخش هاي مختلف تريلر به چشم مي خورد نيز مي تواند ماحصل همين کرم چاله ها باشد.

پس مي توان به اين نتيجه رسيد که Death Stranding ارتباط زيادي با اين قضيه دارد و شش کليدي که بر روي گردن نورمن ريداس ديده مي شوند در واقع ابزاري براي ساختن سياهچاله هستند. به علاوه اين که هنوز نمي دانيم بر روي چهار کليد ديگر چه چيزي هک شده و احتمال دارد با مشخص شدن عبارت روي آن ها به ابعاد جديد تري نيز پي ببريم.

شيطاني که بر روي بازوي نورمن آرام گرفته

جداي از بحث گردنبند نکته ديگري که در صحنه برخاستن ريداس خود نمايي مي کند خالکوبي عجيب او است که بر روي بازوي دست راست وي ديده مي شود. در تمام مدت تريلر فقط همين صحنه را از اين خالکوبي ميبينيم و نمي شود آن را به صورت کلي مشاهده کرد. اين خالکوبي بيشتر به موجودي بالدار شبيه است که بال هايي از جنس اسکلت دارد.
از طرفي بايد اين نکته را دانست که خود نورمن ريداس نيز در واقعيت در همين ناحيه از بدنش يک خالکوبي مشابه دارد که به شکل يک شيطان بالدار ديده مي شود. آيا اين دو خالکوبي مي توانند يکي باشند؟ يا اين که متفاوت اند و بر حسب تصادف تا اين حد شبيه هم در آمده اند؟ به فرض که اين دو خالکوبي يکي باشند. يعني سازندگان مدل هاي بازي تا اين حد در اسکن کردن بدن ريداس به منبع اصلي وفا دار بوده اند که خالکوبي او را نيز حذف ننموده اند؟ به علاوه اگر اين گونه باشد بايد گفت ريداس دو خالکوبي شيطان بزرگتر نيز بر روي پشت خود دارد و آن ها را نمي توان در تريلر روي بدن او مشاهده کرد. پس چرا کوجيما تصميم گرفته اين خالکوبي بر روي بدن او باقي بماند؟ اين مسئله بي شک اتفاقي نيست و به احتمال فراوان شاهد ارتباط اين خالکوبي با ديگر پديده هاي بازي هستيم.
طبق چيزي که در تريلر مشخص است اگر بخواهيم شکلي کلي از خالکوبي داخل بازي درنظر بگيريم به تصوير زير مي رسيم:

اگر خالکوبي اي که در تريلر ديده مي شود را بررسي کنيم و آن را به شکا آيينه قرينه کنيم به شکلي اين چنين خواهيم رسيد. موجودي بال دار شبيه خفاش.

جراحي صليب وار

از قصه ي خالکوبي ها هم که بگذريم نوبت به صحنه بعدي مي رسد. نورمن از جاي بلند مي شود و اين بار شاهد نمايي از شکم او هستيم. چيزي که ميبينيم نوعي اثر جراحي است که گويا سال ها پيش بر روي او انجام شده. ضمن اين که بر روي شکم او جاي ناف ديده نمي شود. اثر جراحي موجود بيش از هر چيز شبيه به يک بعلاوه است. گويا در گذشته عملي بر روي شکم او انجام شده. شايد چيزي درون آن کار گذاشته شده باشد و شايد هم چيزي را در درون آن بيرون کشده باشند. شايد همين نوزاد نيز از درون شکم او بيرون امده باشد! (کوجيما در اين لحظه مرز هاي پدر و مادري را نيز زير سوال برده!) چيزي که مي دانيم اين است که شکل بعلاوه – ضربدر يا همان Cross در زبان انگليسي معاني متفاوتي دارد. اولين و معروف ترين معني آن صليب و معاني مذهبي آن هستند که به ايين مسيحيت مربوط مي شوند. جداي از معاني ديني يک بعلاوه به عنوان نماد قدرت و هويت نيز شناخته مي شود. نمي توان به درستي فهميد آن جراحي دقيقا چيست و چه ماهيتي دارد اما مي توان به شباهت آن با جراحي شکم پاز در بازي Metal Gear Solid V نيز اشاره کرد. ضمنا اين نکته نيز سوال است که اگر فرد مذکور ناف ندارد و جاي جراحي او هم واضحا به سال ها پيش مربوط مي شود پس دقيقا چگونه و از چه ناحيه اي به نوزاد متصل بوده؟ اين ها سوالاتي است که بي شک در شرايط فعلي جوابي براي ان ها نداريم و ناچاريم تا انتشار اطلاعات بعدي صبور باشيم.

نماي شدن براي اين بازي را شرواع کنيد! به اميد آن که يک اثر فوق العاده ديگر را از هيدئو کوجيما شاهد باشيم.